سه‌شنبه، خرداد ۲۸، ۱۳۸۱

ناگهان ديو را مقابل خود ديدم
با چه وقاحتی چشمانش را به من دوخت
سرشار از خودپرستی و دروغ، مهيب و بد هيبت
دوروئی، شهوت و ترس در چشمانش موج می زد
جرئتی کردم و سنگی پرتاب

آينه با چه صدائی شکست و فروريخت

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی