غريق
اينقدر تو زندگی غرق شدم
که ديگه هيچی ازش نمی فهمم
Mashadi
A Place for my own
دوشنبه، شهریور ۱۰، ۱۳۸۲
پستهای قبل
- بعد از يک سال سلام چي بايد بگم؟ کجا بودم؟ وقتی ند...
- ببينم تا حالا شده يکی بهتون بگه از اينکه با شما زن...
- ببينم مگه اين مهم نيست که آدم سعی خودشو بکنه؟ نه؟ ...
- چقدر اين شهر شلوغ شده شهر کاغذی روز به روز بزرگتر ...
- خانوما آقايون محترم لطفا تو صف يکی يکی ازدحام نکني...
- اميدوارم کارگردان های محترم سينمای ايران بيکار که ...
- دوست فاميل همسر آشنا و غريبه هر کسی از ظن خود شد ...
- آخرين سنگر آخرين حرف ها آخرين پناهگاه برای داد زدن...
- روز از نو روزی از نو
- وقت ندارم به بقيه سر بزنم يه چيزی رو فعلا گم کردم ...
اشتراک در
پستها [Atom]
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی