یکشنبه، تیر ۳۰، ۱۳۸۷

مسافری از چين

می آيم،
با دستانی پر از گيلاس
تا برقصد انگشتانم بر موج گيسوان پر شکن تو
به بهانه ی ره آورد

دست من و گيسوی تو
نه حادثه، و نه اتفاق
که نياز
می دانی

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی