چهارشنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۸۷

حسرت

در حسرت دیدار تو
آواره ترینم ....

بی قراری

35700 لحظه دیگر را چگونه سپری کنم؟
بی قرارم و بی طاقت
دیگر نه رمقی مانده و نه امیدی
شهریور ماه و ابری اینچنین؟
35680 بار دگر نام تو
35650 بار دگر یاد تو
تازه برای یک عمر فراموشی!

بی خبری

یعنی يه تلفن انقدر سخته؟
فکر می کردم با منی
خود خطا بود آنچه می پنداشتیم!

دلتنگی

این همه بوسه که در یک چمدان جا نمی شود
کجائی بچه؟

تنهائی

نگاهت ديگر با من سخن نگفت
و رفتی
و اين فقط کمی عجيب است